واقعا دوست داشتن خدا به هر چيز ديگه اي مي ارزه
راحت باهاش درد دل ميکني،يکم بغض و بعدش چندتا اشک حسابي آرومت ميکنه،هر وقت بخوايش هست،هيچ وقت نميگه تو پسري،نمي گه تو دختري، نميگه تو گناهکاري،...،با سکوتش ميگه تو بنده ي مني،گريه کن و گناهانتو دور بريز و به سمتم بيا و جبران کن

ميگم خدايا هدف ندارم ميگه هدفت منم
ميگم نيازمندم ميگه از من بخواه
ميگم گناهکارم ميگه جبران کن
ميگم داغونم،دلم گرفته ميگه گريه کن
ميگم خدا نا ندارم ميگه من قادرم،بخواه
ميگم مشکل دارم ميگه من حکيمم بگو
ميگم يار ندارم ميگه کي از من بهتر

اي خدايا تو شنواي دانايي
تو قادر مطلق و حکيمي
تو سزاوار خدايي هستي

وقتي من بي چيز به راحتي با تو حرف ميزنم
و درد دل ميکنم و تو با مهرباني از من پذيرا مي شوي
در حالي که قدرتمندترين قدرتمنداني
حکيم ترين حکيماني
بزرگترين بزرگاني

خجالت ميکشم از اين همه گناه ،خجالت مي کشم
خجالت مي کشم باز دوباره با پُر رويي تمام همه چيز را فراموش مي کنم
خجالت مي کشم از اينکه ميگم دوستت دارم و در عين حال بنده شيطان ميشوم و به او فکر ميکنم
خجالت مي کشم از اينکه مي گويم هدفم تويي در حالي که از آمدن به سوي تو مي ترسم
آهههههه اگر خجالت کشيدني بود تا به حال مرا به قعر جهنم کشيده بود
آهههه از اينکه باز مي گويم دوستت دارم و باز خجالت مي کشم

خدانگه دار دوست عزيزم

آخخخخ خدايااااااا
چقدر دلم تنگ است

قاصدک!

شعر مرا از بر کن؛

برو آن گوشه باغ؛

سمت آن نرگس مست؛

و بخوان در گوشش و

بگو باور کن

يک نفر ياد تو را

دمي از دل نبرد...

من عاشق آن گلم که

در بيابان عشق پژمرده شد

ولي منت باران نکشيد.

آنقدر بي تو تنها هستم که بي تو يعني “هيچ” يعني “پوچ”

سلام
خوندي چيزايي که گفتم؟
موافقي؟

من خسته ترين واژه ملموس غروبم
کاش دراين فرصت سبز يک نفر درد مرا مي فهميد

من ساده ترين واژه ملموس غروبم...

خدايا هيج وقت رهايم نکن