وبلاگ :
من ودنيا
يادداشت :
راه
نظرات :
4
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اميرمحمد
ما رفتيم آبشارگردي
آبشار مارگون ،ياسوج،شهرضا
ميخواستيم بريم بالاتر ديگه نشد
لامبورگينيمون داشت بنزين کم مي آورد گفتيم ديگه 13بدر نميشه جايي رفت
وااي خدا دلم مي خوات يه بار ديگه هم برم
خلاصه جات خالي بوووووووووووود
اومدم جاي آبجيم گل گذاشتم ديدم صاب(صاحب) پيدا کرد گفتن
بده من،آخه خيلي خوسکل بود،منم ندادم ولي من که خواب بودم
اونا برداشتن به جاش سبزه گذاشتن خلاصه در ماشين هم که باز بود
" بز "خورد
خلاصه اوضاعي بود
پاسخ
زبان آدمي زادي حرف بزن وين قدر چرتو پرت نگو اگه ممکنه.بچه پررووووووووووووووو شيرازييييييييييييي با او دسمالا تون