سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کجایی؟

شعر را از معنی چشم تو فهمیدم ، کجایی ؟
عشق را با منطق ِ دل سنجیدم ، کجایی؟
.
ای خیالت نازکتر از هر صبح ِ روشن
هر سحر در آیینه تو را دیدم ، کجایی ؟
.
در گذر همچو نسیم ، کوچه باغ عمر من
من چو بیدی در مسیر باد لرزیدم ، کجایی ؟
.
انتظار از مهر و مَه دارم ، بتابند بی دریغ
حالیا در خانه ای تاریک خوابیدم ، کجایی؟
.
تندیس تو را با اندیشه ای در شعری بلند
از عقیق عشقی ناب تراشیدم ، کجایی ؟
.
در حریم زندگی جز حسرتی دیرین نبود
جوهر احساس خود ، بر تو بخشیدم کجایی؟

با زبانی گرم وگیرا می سرایم من تورا
شعر راازمعنی چشم توفهمیدم کجایی ؟


[ یادداشت ثابت - جمعه 93/2/27 ] [ 2:39 عصر ] [ ملیکا.ا.سامانی ] [ نظر ]

حواست نبود

حواست نبود ، که آمدم ... 
حواست نبود ، که ماندم..... 
حواسم نبود ، که با من نیامدی ... 
حواسم نبود ، که پیشم نماندی.... 
...
حواسمان نیست که داریم تبدیل به خاطره میشویم .... 
چرا هیچ کس حواسش به ما نیست


[ یادداشت ثابت - جمعه 93/2/27 ] [ 2:38 عصر ] [ ملیکا.ا.سامانی ] [ نظر ]

از دنیا بدم میاد

از دنیا بدم میاد

مردمش پست اند

کسی تورودوس نداره

همه نگاهشون ناپاکه

ووووو اینکه خداروفراموش کردن  ماتوی این دنیامهمانیم یادمان نرود دنیای اصلی جای دیگس


[ یادداشت ثابت - جمعه 93/2/27 ] [ 2:37 عصر ] [ ملیکا.ا.سامانی ] [ نظر ]

صدایت امیدمن

صدایت امیدمن.نفست عمرمن.وجودت جان من


[ یادداشت ثابت - جمعه 93/2/27 ] [ 2:30 عصر ] [ ملیکا.ا.سامانی ] [ نظر ]

خوشبختی همان لحظه ایست که......

خوشبختی همان لحظه ایست که احساس می کنی خدا کنارت نشسته و تو به احترامش از گناه فاصله میگیری


[ یادداشت ثابت - جمعه 93/2/27 ] [ 2:29 عصر ] [ ملیکا.ا.سامانی ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >